حکایت حضرت موسی و قصاب

الونک , جملات عاشقانه , جملات دلشکسته , جملات بزرگان , جملات غمگین , پیام , جوک ,دوستفا , ایما , شوک , آلونک , شیر , ناب , فیلم هندی , موزیک ,اهنگ ,

دسته بندی ها
پشتيباني آنلاين
پشتيباني آنلاين
آمار
آمار مطالب
  • کل مطالب : 1067
  • کل نظرات : 39
  • آمار کاربران
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 119
  • آمار بازدید
  • بازدید امروز : 2108
  • بازدید دیروز : 2681
  • ورودی امروز گوگل : 211
  • ورودی گوگل دیروز : 268
  • آي پي امروز : 703
  • آي پي ديروز : 894
  • بازدید هفته : 14125
  • بازدید ماه : 32250
  • بازدید سال : 129450
  • بازدید کلی : 194263
  • اطلاعات شما
  • آی پی : 3.15.228.162
  • مرورگر :
  • سیستم عامل :
  • امروز :
  • درباره ما
    V
    خبرنامه
    براي اطلاع از آپدیت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



    امکانات جانبی
    عکس دختران ایرانی کلیک کن V HTTP/1.1 200 OK Server: nginx Date: Mon, 03 Mar 2014 07:27:33 GMT Content-Type: text/html Transfer-Encoding: chunked Connection: keep-alive X-Powered-By: PHP/5.3.28-1~dotdeb.0 X-Cache-Debug: / Content-Encoding: gzip
    برای مشاهده ی افراد بیشتر رفرش نمایید


    تبلیغات
    <-Text2->

    حکایت حضرت موسی و قصاب

     



    روزی حضرت موسی در خلوت خویش از خدایش سئوال می کند : آیا کسی هست که با من وارد  بهشت گردد ؟ خطاب میرسد : آری ! موسی با حیرت می پرسد : آن شخص کیست ؟ خطاب میرسد : او مرد قصابی است در فلان محله ، موسی می پرسد : میتوانم به دیدن او بروم ؟ خطاب میرسد : مانعی ندارد !


    فردای آن روز موسی به محل مربوطه رفته و مرد قصاب را ملاقات می کند و می گید : من مسافری گم کرده راه هستم ، آیا می توانم شبی را مهمان تو باشم ؟ قصاب در جواب می گوید : مهمان حبیب خداست ، لختی بنشین تا کارم را انجام دهم ، آن گاه با هم به خانه می رویم ، موسی با کنجکاوی وافری به حرکات مرد قصاب می نگرد و می بیند که او قسمتی از گوشت ران گوسفند را برید و قسمتی از جگر آنرا جدا کرد در پارچه ای پیچید و…کنار گذاشت . ساعاتی بعد قصاب می گوید : کار من تمام است برویم ، سپس با موسی به خانه قصاب می روند و به محض ورود به خانه ، رو به موسی کرده و می گوید : لحظه ای تامل کن ! موسی مشاهده می کند که طنابی را به درختی در حیاط بسته ، آنرا باز کرده و آرام آرام طناب را شل کرد . شیئی در وسط توری که مانند تورهای ماهیگیری بود نظر  موسی را به خودجلب کرد ، وقتی تور به کف حیاط رسید ، پیرزنی را در میان آن دید با مهربانی دستی بر صورت پیرزن کشید ، سپس با آرامش و صبر و حوصله مقداری غذا به  او داد ، دست و صورت او را تمیز کرد و خطاب به پیرزن گفت : مادرجان دیگر کاری نداری ، و پیرزن می گوید : پسرم ان شاءالله که در بهشت همنشین موسی شوی .


    سپس قصاب پیرزن را مجدداً در داخل تور نهاده بر بالای درخت قرارداده و پیش موسی آمده و با تبسمی می گوید : او مادر من است و آن قدر پیر شده که مجبورم او را این گونه نگهداری کنم  و از همه جالب تر آن که همیشه این دعا را برای من می خواند که ” انشاء الله در بهشت با موسی همنشین شوی ! ”


    چه دعایی !! آخر من کجا و بهشت کجا ؟ آن هم با  موسی !

    موسی لبخندی می زند و به قصاب می گوید : من موسی هستم و تویقیناً به خاطر دعای مادر در بهشت همنشین من خواهی شد ! 








     


    عکس دختران ایرانی کلیک کن

    مطالب مرتبط

    بخش نظرات این مطلب


    برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید

    نام
    آدرس ایمیل
    وب سایت/بلاگ
    :) :( ;) :D
    ;)) :X :? :P
    :* =(( :O };-
    :B /:) =DD :S
    -) :-(( :-| :-))
    نظر خصوصی

     کد را وارد نمایید:

    آپلود عکس دلخواه:

    ورود کاربران
    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟
    عضويت سريع
    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری
    نویسندگان
    تبادل لینک هوشمند

      تبادل لینک هوشمند
      برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان همه جوره و آدرس softwarenew.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






    آخرین نظرات کاربران
    nafas7628 - - 1394/12/14/softwaren
    گیسو -
    پاسخ:خخخخخخ - 1394/6/28/softwaren
    نگارییییی - من دوستامو میخام - 1394/2/28
    نگارییییی -
    پاسخ:ناراحت نباش - 1394/2/24
    raha - خعلیییییییی باحال بود
    پاسخ:خخخخ اره - 1393/12/23/softwaren
    زندگیت - پاسخ:ههههه - 1393/11/11
    هلنا -

    زیباترین دختر دنیا را در لینک زیر ببینید
    آپم به من سر بزن

    - 1393/10/8
    امین - - 1393/2/16
    ✿·٠•●♥نرگس♥●•٠·✿ - سلاملکم

    فرشاد خان وب خوفی داری ما لینکتون کردیم

    دوست داشتی بلینک
    پاسخ:لینک شدی نرگسی - 1393/2/11
    خ - عالی بود - 1392/11/14
    عنوان آگهی شما

    توضیحات آگهی در حدود 2 خط. ماهینه فقط 10 هزار تومان

    عنوان آگهی شما

    توضیحات آگهی در حدود 2 خط. ماهینه فقط 10 هزار تومان